
Sunday, August 16, 2009
Wednesday, August 12, 2009
درخواست تغییر "محمود احمدی نژاد" به "ان" از فرهنگستان زبان

به سایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی بروید و درخواست کنید واژه محمود احمدی نژاد به ان تغییر یابد. خدا رو چه دیدید شاید چند روز دیگه از اخبار اعلام شد!!!
سایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی
Tuesday, August 11, 2009
چند پیشنهاد برای سبز تر شدن نماز جمعه این هفته
با توجه به تجربیات ارزنده کسب شده از اولین نماز جمعه سبز تاریخ بشریت پیشنهاداتی جهت نتیجه گیری مطلوب تر به شرح ذیل ارائه می گردد.
اولا دوستان نمازگزار لطف فرمایند تا شروع خطبه ها زیاد شلوغ نکنند و به حنجره مبارک فشار نیارن. با شروع خطبه ها و با توجه به احتمال پخش رادیویی، انواع برخورد های پر صدا مثل شلیک اشک آور با خطر جهانی شدن مواجه می شود. در حالی که اگر قبل از خطبه این نوع برخوردها صورت گیرد با حداقل بازتاب همراه و جمعیت از خیابان های اصلی متفرق خواهد شد. شعارهای وزیر شعار با پاسخ های مشابه نماز جمعه سبز اول همراه گردد. خصوصا مرگ بر روسیه.خواهشا سر این مرگ بر روسیه اجماع داشته باشیم که گوش کر پوتین هم متوجه شود. در موقع ورود افراد مهم به جای شعار نمادهامون رو به نمایش بگذاریم. هدف کاهش هزینه های جنبش خواهد بود. هر شخصیت مهمی که به سمت دانشگاه حرکت می کند می بایست در نماد های سبز جنبش گم شود. سعی کنیم با آنها حرف بزنیم و فرهنگ و وقار جنبش رو به رخشون بکشیم. بنده شخصا اثر این موضوع رو در مراسم مسجد قبا که علی مطهری به طور اتفاقی با جنبش همراه شد دیدم. کافیست مواضع قبل و بعد از آن روز ایشان را مقایسه بفرمایید. نیت نمازمون این باشه که می خوایم شده یک نفر از هوادارای اینارو کم کنیم. بامدنیت، با شعور بالامون. از پلاکاردهای به زبان انگلیسی که قبلا بارها پیشنهاد شده استفاده کنیم. از ساکنین محلات مربوطه هم عاجزانه درخواست می شود درب منزل خود را باز بگذارند و سعی کنند با دقت و مواظبت و بدون تابلو بازی عکس و فیلم تهیه کنند. از دوستان فیلم بردار درخواست میشود تنظیمات موبایل خود را به گونه ای انجام دهند که فیلم ها و عکس ها در کارت مموری و نه در حافظه دوربین ضبط گردد. در صورت خطری شدن اوضاع مموری را خارج و پنهان نمایید. در این صورت ضبط تلفن همراه شما دردسر کمتری برای شما به همراه خواهد داشت. بنده شخصا یک مموری خالی یدک با خودم می برم که در موقع خطر جای اصلی قرار بدم که شک بر انگیز هم نباشه. خواهش مهم دیگر تکه تکه نشدن صفوف است. همه جا ترجیحا جمع باشیم که هم نمود بهتری پیدا کنه هم اینکه دوستانمون قیچی نشن. با شروع خطبه ها و با شروع خزعبلات خطیب شعارهای سبز را بصورت میلیونی فریاد می کنیم طوری که دست خطیب جمعه بلرزد. طوری که نتوانند صدایمان را از فیلم بردارند. طوری که هر خود فروخته ای آمده در داخل صحن دچار حس غربت شود. دوستان خواهش می کنم حواستون به مدارس و ساختمان های دولتی باشه. این ها از صبح پر لباس شخصی و نیروی ویژه است. اونجا تکی نپلکید که مثل موش تو تله می افتید. از جمع جدا نشوید. اگه کسی کماندو بازی درآورد سعی کنید جمعش کنید. شعار یا 100 نفر به بالا بدید یا تو جمعای کوچیک اگه افتادید خواهشا سکوت کنید و خودتونو به جمعیت های بزرگ تر نزدیک کنید بعدش... سعی کنید بین نیروی انتظامی و لش ها اختلاف بندازید. با نیروی انتظامی مودب محاوره کنید. اگه حرفی زدند سعی کنید محترمانه جواب بدبد. خیلی ازینا قلبا به ما نزدیک هستن. اگه کمکی کردن تشکر کنید. من بارها دیدم اینا التماس مردم رو می کردن که مثلا اینجا نایستن.خوب میریم چند متر اونورتر سر فرصت دوباره برمی گردیم. در موقع برگشت حتما و حتما جمعی حرکت کنید. موقع ترک جمعیت نمادهاتون رو پنهان کنید. پلاکاردارو رو زمین ول کنید بهتره تا اینکه تا خونه همراهتون باشه. بندازین از بالای دیوار تو حیات خونه مردم که کار تبلیغاتی هم انجام داده باشین. ضمنا شعار "ایرانی باغیرت-حمایت حمایت" در مسیر برگشت و در جمعیت های بالا یه طنین قشنگ و تاثیر گذاری داره که پیشنهاد میشه فراموش نشه.
پلاکاردهای پیشنهادی
چند پیشنهاد قدیمی
اولا دوستان نمازگزار لطف فرمایند تا شروع خطبه ها زیاد شلوغ نکنند و به حنجره مبارک فشار نیارن. با شروع خطبه ها و با توجه به احتمال پخش رادیویی، انواع برخورد های پر صدا مثل شلیک اشک آور با خطر جهانی شدن مواجه می شود. در حالی که اگر قبل از خطبه این نوع برخوردها صورت گیرد با حداقل بازتاب همراه و جمعیت از خیابان های اصلی متفرق خواهد شد. شعارهای وزیر شعار با پاسخ های مشابه نماز جمعه سبز اول همراه گردد. خصوصا مرگ بر روسیه.خواهشا سر این مرگ بر روسیه اجماع داشته باشیم که گوش کر پوتین هم متوجه شود. در موقع ورود افراد مهم به جای شعار نمادهامون رو به نمایش بگذاریم. هدف کاهش هزینه های جنبش خواهد بود. هر شخصیت مهمی که به سمت دانشگاه حرکت می کند می بایست در نماد های سبز جنبش گم شود. سعی کنیم با آنها حرف بزنیم و فرهنگ و وقار جنبش رو به رخشون بکشیم. بنده شخصا اثر این موضوع رو در مراسم مسجد قبا که علی مطهری به طور اتفاقی با جنبش همراه شد دیدم. کافیست مواضع قبل و بعد از آن روز ایشان را مقایسه بفرمایید. نیت نمازمون این باشه که می خوایم شده یک نفر از هوادارای اینارو کم کنیم. بامدنیت، با شعور بالامون. از پلاکاردهای به زبان انگلیسی که قبلا بارها پیشنهاد شده استفاده کنیم. از ساکنین محلات مربوطه هم عاجزانه درخواست می شود درب منزل خود را باز بگذارند و سعی کنند با دقت و مواظبت و بدون تابلو بازی عکس و فیلم تهیه کنند. از دوستان فیلم بردار درخواست میشود تنظیمات موبایل خود را به گونه ای انجام دهند که فیلم ها و عکس ها در کارت مموری و نه در حافظه دوربین ضبط گردد. در صورت خطری شدن اوضاع مموری را خارج و پنهان نمایید. در این صورت ضبط تلفن همراه شما دردسر کمتری برای شما به همراه خواهد داشت. بنده شخصا یک مموری خالی یدک با خودم می برم که در موقع خطر جای اصلی قرار بدم که شک بر انگیز هم نباشه. خواهش مهم دیگر تکه تکه نشدن صفوف است. همه جا ترجیحا جمع باشیم که هم نمود بهتری پیدا کنه هم اینکه دوستانمون قیچی نشن. با شروع خطبه ها و با شروع خزعبلات خطیب شعارهای سبز را بصورت میلیونی فریاد می کنیم طوری که دست خطیب جمعه بلرزد. طوری که نتوانند صدایمان را از فیلم بردارند. طوری که هر خود فروخته ای آمده در داخل صحن دچار حس غربت شود. دوستان خواهش می کنم حواستون به مدارس و ساختمان های دولتی باشه. این ها از صبح پر لباس شخصی و نیروی ویژه است. اونجا تکی نپلکید که مثل موش تو تله می افتید. از جمع جدا نشوید. اگه کسی کماندو بازی درآورد سعی کنید جمعش کنید. شعار یا 100 نفر به بالا بدید یا تو جمعای کوچیک اگه افتادید خواهشا سکوت کنید و خودتونو به جمعیت های بزرگ تر نزدیک کنید بعدش... سعی کنید بین نیروی انتظامی و لش ها اختلاف بندازید. با نیروی انتظامی مودب محاوره کنید. اگه حرفی زدند سعی کنید محترمانه جواب بدبد. خیلی ازینا قلبا به ما نزدیک هستن. اگه کمکی کردن تشکر کنید. من بارها دیدم اینا التماس مردم رو می کردن که مثلا اینجا نایستن.خوب میریم چند متر اونورتر سر فرصت دوباره برمی گردیم. در موقع برگشت حتما و حتما جمعی حرکت کنید. موقع ترک جمعیت نمادهاتون رو پنهان کنید. پلاکاردارو رو زمین ول کنید بهتره تا اینکه تا خونه همراهتون باشه. بندازین از بالای دیوار تو حیات خونه مردم که کار تبلیغاتی هم انجام داده باشین. ضمنا شعار "ایرانی باغیرت-حمایت حمایت" در مسیر برگشت و در جمعیت های بالا یه طنین قشنگ و تاثیر گذاری داره که پیشنهاد میشه فراموش نشه.
پلاکاردهای پیشنهادی
چند پیشنهاد قدیمی
جناب ان پایان تو نزدیک است، چه اصیل باشی چه کاریکاتور
یادم می آید از مدتها قبل از خود می پرسیدم که چرا جنگ جهانی دوم به آن شکل تمام شد. ظاهر امر این بود که بلند پروازی ها مال متحدین بود و سیاست بازی ها مال متفقین. در افکار یک بچه 8-9 ساله همیشه این یک چالش است که چرا یه اتفاق نباید طور دیگه بیفتد. این هیتلر بود که بیشتر داد میزد و صداش بلند تر بود و پر مدعا تر. ژاپنی ها هم جسورتر و جنگاور تر بودن. بمب اتم اول توسط آلمان طراحی شد. متفقین در درون خود دچار اختلافاتی بودند خصوصا استالین که با بقیه جور در نمی آمد. اما در نهایت بمب اتم را اول امریکا کاربردی کرد. ارتش منظم نازی در سیبری زمین گیر شد ودول رقیب متفق با وجود همه تقابل منافع پیروز شدند. ظاهرا آنچه باید بشود می شود. و آنچه این حقیر در زندگی دیده ام نفرت خداست از مدعیان دروغین و خود برتر بینان. خداوند خودش کمر بسته به هلاکت ایشان. آنچه امروز در این دیار می گذرد تکرار همان حوادث جنگ جهانی دوم است در مقیاس یک کشور. کاریکاتور آقای هیتلر با همان ادعای مسخره ساده زیستی، پاکی، جسارت و بلند پروازی. درست مثل خود هیتلر بدبین و شکاک. دشمنانش از همه رقم، از هر حذب هر صنف، هر سن و هر میزان دانش و سواد. هیتلر به قهرمانان آزاد اندیش خود رحم نکرد. این کاریکاتور هم همه با سوادان و کمتر بی سوادان و کمتر چاپلوسان کابینه خود را طرد کرد. هیتلر علاقه ملت به خود را به نفرت تبدیل کرد، کاریکاتورش بی تفاوتی را به تشنگی به خون. هیتلر ضعف ایده هایش را پشت ادعای اصلاح نژادی و برتری نژادی پنهان می کرد. کاریکاتورش پشت ادعای مدیریت جهان. هیتلر مخالف را حذف میکرد. کاریکاتورش سر نخالف را به سقف می کوبد. هیتلر همه را رقیب و دشمن می پنداشت. کاریکاتورش محسن رضایی را هم موسوی می خواند. هیتلر ظاهرا سالم بود اما مغزش از مغز همه بیمار تر بود. کاریکاتورش حتی ظاهر سالمی هم ندارد. والبته هر دو دروغگو. هیتلر آنجا اشتباه کرد که به جنگ پهناورترین کشور دنیا شتافت حال آنکه لزومی نداشت. و افول وی از آنجا آغاز شد. کاریکاتورش به جنگ یک ملت آمده است. ملتی با هزاران سال تاریخ تمدن. او هم به نیروی نظامی اش متکی است. پس پای در همان راه نهاده است. آیا خداوند او را استثنا قرار خواهد داد؟ ما معتقدیم که خیر. چرا امروز این عده عدیده از سیاسیون اعم از اصلاح طلب و محافظه کار در مقابلش قرار گرفته اند؟ چرا امروز با وجود زور و تهدید هم از تایید او سر باز میزنند. چرا جز سفیهان دور وی را نگرفته اند. واقعیت این است که هیتلر وفاداران جسوری داشت که اگر منصفانه بنگریم پیروزی هایی هم که کسب کرد به کمک همین ها بود. اما این کاریکاتور ازین جهت حتی از هیتلر دستش خالی تر است. بر این اساس است که امید هر روز در دل ما پر رنگ تر می شود. این قاعده دنیاست و گریزی از آن نیست. چه اصیل باشی چه کاریکاتور
Tuesday, August 4, 2009
فراکسیون اقلیت خواهشا در تحلیف(ته لیف) شرکت نکنه
دوستان و نمایندگان اصلاح طلب مجلس، به جهت حفظ ارتباطتان با مردم و به منظور اعلام برائت از کودتاچیان در مراسم تحلیف شرکت نکنید. اگر خیلی می ترسید بروید دکتر گواهی بگیرید . در هر صورت مردم مایل به مشاهده شما در این مراسم نیستند. خودتان را مبرا کنید. با مردم باشید به خدا این دوره خیلی طول نمی کشه. حیفه که آقای هاشمی که ادعای اصلاح طلبی اش نمی شود همه چیز را تحریم کند اما شما اصلاح طلبان خودتونو ضایع کنید.یه کاری نکنید فردا لینک والا خجالت داره داغ شه تو بالاترین
Saturday, August 1, 2009
هدف آنسوی مرزهاست
با نزدیک شدن به تاریخ تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور منتصب و آغاز دادگاه مفتضح اصلاح طلبان دربند، پرسشی مطرح می شود و آن امکان ارتباط این دو با یکدیگر است. با وجود انواع اظهار نظر ها از شخصیت های مهم سیاسی و حتی فتاوی مراجع در خصوص بی اعتباری اعتراف زیر زور و شکنجه و مباح بودن بر زبان راندن کذب به قصد حفظ جان، چه اصراری می توانست وجود داشته باشد که چنین نمایش زشت و تهوع آوری اصلا آغاز شود. مردم خود می دانند که در زندان های این رژیم چه ها که بر سر بازداشت شدگان آمده است و می آید. آنها به روشنی از آنچه در این انتخابات رخ داده آگاهند. حضور پیوسته آنها در صحنه مبارزه و اعتراض این امر را حتی برای خوش خیال ترین حامیان کودتا آشکار نموده است. پس هدف چه بوده است؟
آنچه از قرائن بر می آید، دستور کار دولت کودتا در داخل سرکوب گسترده است و در واقع ترجمه وعده توسعه سیاسی محمود احمدی نژاد در واقع چیزی جز توسعه سرکوب فعالان سیاسی و اجتماعی نیست. آنچه که تاکنون رخ داده موید همین مطلب است. اعلام اعمال تغیرات ساختاری در سپاه به منظور غلبه بر توطئه های نرم نیز حکایت از همین موضوع دارد. بنابراین چه مفهومی داشت که به جای پخش اعترافات ضبط شده در اطاق بازجویی، کودتا چیان به فکر نمایشی به عنوان دادگاه علنی و با حضور وکلا باشند؟ هدف چیست؟
آنچه که آقایان آنرا مشکل اصلی می پندارند، پیش از مردم، بی اعتباری گسترده دولت است در پیشگاه جامعه جهانی. تا جایی که در میان ناباوری کشورهای درجه سوم هم سفرهای متقابل مقاماتشان را لغو نموده اند. شو های مسخره 4 ساله محمود احمدی نژاد در چنین شرایطی به پایان عجیبی نزدیک شده است. شعارهای ایشان در خصوص مدیریت جهانی از یک ادعای پوچ به سمبل حماقت و بلاهت ایشان و تیم مشاوره ایشان تبدیل شده است. حتی با وجود کنترل شرایط داخل با هر ترفندو سرکوبی، ادامه حیات دولت در جهانی چنبن بی اعتباری گسترده ای بسیار دشوار و حتی ناممکن می نماید. در عین حال ایجاد وضعی در داخل که به آرام تر شدن فضا و خلق مشروعیت ظاهری برای دولت بینجامد نیز بدون تعامل حداقلی با جهان غیر ممکن خواهد بود. در چنین شرایطی با ایجاد سیکلی معیوب دامنه مشکلات دولت کودتا در دو عرصه داخلی و خارجی افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است زمینه بروز فجایع بسیار گسترده فراهم آید. با این اوصاف آقایان در شرایطی که با اعمال انجام شده خودشان هم دچار مشئله هستند، ایجاد یک نمایش دادگاهی ظاهرا علنی را که در آن متهمین به هر آنچه آقایان می پسندند اقرار می کنند ، راهی در جهت نیل به اهداف ذیل می دانند.
در درجه اول همانگونه که امروز مشاهده شد، متهمین هر گونه تقلب را انکار می کنند و بر سلامت کامل انتخابات صحه می گذارند. این ظاهرا باید مصرف خارجی داشته باشد، چرا که مردم خود بهتر از حتی فعالان سیاسی از رای و نظر خود آگاهند. بدین ترتیب آقایان می کوشند تا این را القا کنند که ای دنیا ببینید مخالفان ما هم صحت انخابات را پذیرفته اند پس دلیلی برای رد این انتخابات وجود ندارد. از همینک باید منتظر تقلای همه بنگاه های دروغ پراکنی ایران بود برای بوق کردن این نمایش. شاید که پس از تحلیف تعدادی پیام تبریک دریافت گردد. از سوی دیگر شاهد به اصطلاح خودزنی متهمان هستیم. هدف این است که آنها با اعلام اینکه خطاکارند و بزرگترین خطای آنها حمایت از آقایان موسوی و کروبی است در واقع بذر نومیدی، یاس و احساس شکست را به جامعه پاشیده و عملا مردم را به خانه نشینی و فروبردن بغض خویش وادار نمایند. در چنین شرایطی دولت کودتا فرصت خواهد داشت تا مهره های فعال بیشتری را به مسلخ برده و فضایی را ایجاد کند که احدی را جراتی نباشد برای دم از انتخابات و اصلاحات زدن. در اینجا می خواهیم به این آقایان دو نکته را متذکر شویم. اول اینکه ما در هزاره سوم و در سال 2009 میلادی به سر می بریم. شاید چند روز دنیا گیج بماند که جریان این محاکمه های متعفن چیست اما بر خلاف خواسته شما سالها نخواهد کشید. همانگونه که در مورد انتخابات نکشید. بلی دنیا پرسید چه شده و چند روزی هم منتظر ماند تا امواج خروشان ملت و بازتاب خشونت های ننگین شما ثابت کند که در واقع ماجرا چه بوده و چه پیش آمده است. این دوره هم طولانی تر نخواهد بود. و نکته دوم اینکه که ای حرام خواران دین به دنیا فروش، اینجا ایران است. ایرانی را نمی توان چنین فریفت. این ملت تازه بیدار شده است. به رخت خواب برو نیستیم. باشد که سر ما بروداما باورمان هرگز. در اینجا سخنی هم با برادران و خواهران عزیز عزادارمان داشته باشیم که ای حماسه سازان! وقت حماسه ای دیگر است. شروع کنیم خاتمه این افتضاح را اینبار محکم تر، متحد تر و کوبنده تر. و تو ای روسیه بدان که این کشور را راهی به سلطه تونیست. چه احمدی چه ممدعلی.
آنچه از قرائن بر می آید، دستور کار دولت کودتا در داخل سرکوب گسترده است و در واقع ترجمه وعده توسعه سیاسی محمود احمدی نژاد در واقع چیزی جز توسعه سرکوب فعالان سیاسی و اجتماعی نیست. آنچه که تاکنون رخ داده موید همین مطلب است. اعلام اعمال تغیرات ساختاری در سپاه به منظور غلبه بر توطئه های نرم نیز حکایت از همین موضوع دارد. بنابراین چه مفهومی داشت که به جای پخش اعترافات ضبط شده در اطاق بازجویی، کودتا چیان به فکر نمایشی به عنوان دادگاه علنی و با حضور وکلا باشند؟ هدف چیست؟
آنچه که آقایان آنرا مشکل اصلی می پندارند، پیش از مردم، بی اعتباری گسترده دولت است در پیشگاه جامعه جهانی. تا جایی که در میان ناباوری کشورهای درجه سوم هم سفرهای متقابل مقاماتشان را لغو نموده اند. شو های مسخره 4 ساله محمود احمدی نژاد در چنین شرایطی به پایان عجیبی نزدیک شده است. شعارهای ایشان در خصوص مدیریت جهانی از یک ادعای پوچ به سمبل حماقت و بلاهت ایشان و تیم مشاوره ایشان تبدیل شده است. حتی با وجود کنترل شرایط داخل با هر ترفندو سرکوبی، ادامه حیات دولت در جهانی چنبن بی اعتباری گسترده ای بسیار دشوار و حتی ناممکن می نماید. در عین حال ایجاد وضعی در داخل که به آرام تر شدن فضا و خلق مشروعیت ظاهری برای دولت بینجامد نیز بدون تعامل حداقلی با جهان غیر ممکن خواهد بود. در چنین شرایطی با ایجاد سیکلی معیوب دامنه مشکلات دولت کودتا در دو عرصه داخلی و خارجی افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است زمینه بروز فجایع بسیار گسترده فراهم آید. با این اوصاف آقایان در شرایطی که با اعمال انجام شده خودشان هم دچار مشئله هستند، ایجاد یک نمایش دادگاهی ظاهرا علنی را که در آن متهمین به هر آنچه آقایان می پسندند اقرار می کنند ، راهی در جهت نیل به اهداف ذیل می دانند.
در درجه اول همانگونه که امروز مشاهده شد، متهمین هر گونه تقلب را انکار می کنند و بر سلامت کامل انتخابات صحه می گذارند. این ظاهرا باید مصرف خارجی داشته باشد، چرا که مردم خود بهتر از حتی فعالان سیاسی از رای و نظر خود آگاهند. بدین ترتیب آقایان می کوشند تا این را القا کنند که ای دنیا ببینید مخالفان ما هم صحت انخابات را پذیرفته اند پس دلیلی برای رد این انتخابات وجود ندارد. از همینک باید منتظر تقلای همه بنگاه های دروغ پراکنی ایران بود برای بوق کردن این نمایش. شاید که پس از تحلیف تعدادی پیام تبریک دریافت گردد. از سوی دیگر شاهد به اصطلاح خودزنی متهمان هستیم. هدف این است که آنها با اعلام اینکه خطاکارند و بزرگترین خطای آنها حمایت از آقایان موسوی و کروبی است در واقع بذر نومیدی، یاس و احساس شکست را به جامعه پاشیده و عملا مردم را به خانه نشینی و فروبردن بغض خویش وادار نمایند. در چنین شرایطی دولت کودتا فرصت خواهد داشت تا مهره های فعال بیشتری را به مسلخ برده و فضایی را ایجاد کند که احدی را جراتی نباشد برای دم از انتخابات و اصلاحات زدن. در اینجا می خواهیم به این آقایان دو نکته را متذکر شویم. اول اینکه ما در هزاره سوم و در سال 2009 میلادی به سر می بریم. شاید چند روز دنیا گیج بماند که جریان این محاکمه های متعفن چیست اما بر خلاف خواسته شما سالها نخواهد کشید. همانگونه که در مورد انتخابات نکشید. بلی دنیا پرسید چه شده و چند روزی هم منتظر ماند تا امواج خروشان ملت و بازتاب خشونت های ننگین شما ثابت کند که در واقع ماجرا چه بوده و چه پیش آمده است. این دوره هم طولانی تر نخواهد بود. و نکته دوم اینکه که ای حرام خواران دین به دنیا فروش، اینجا ایران است. ایرانی را نمی توان چنین فریفت. این ملت تازه بیدار شده است. به رخت خواب برو نیستیم. باشد که سر ما بروداما باورمان هرگز. در اینجا سخنی هم با برادران و خواهران عزیز عزادارمان داشته باشیم که ای حماسه سازان! وقت حماسه ای دیگر است. شروع کنیم خاتمه این افتضاح را اینبار محکم تر، متحد تر و کوبنده تر. و تو ای روسیه بدان که این کشور را راهی به سلطه تونیست. چه احمدی چه ممدعلی.
Subscribe to:
Posts (Atom)